بسم الله الرحمن الرحیم
آنان که کمر همت بر بسته اند که از قعر جان تا اوج جانان سفر کنند، چه راست گفته اند که سالک را در این راه پر فراز و نشیب و سخت کرانه ناپدید، بی گذر از شاهراه ولایت و بی مدد از خضر راه، امید نجاتی نیست. عارفان بالله و استوانه های اخلاق که در طریق سلوک الی الله از خود رسته و به خالق پیوسته اند؛ این همه را وامدار عنایات و توجهات آن امام یگانه دانسته و می دانند. از این روست که می کوشند تا هماره در مجرای فیض بخشی ولی اعظم خدا قرار گیرند.
احساس تشنه بودن انسان را پی زلال آب می برد و نتیجه و مقصود یعنی سیراب شدن می رساند
گرچه در این طریق گه گاهی سراب هوش را می فریبد و چشمه ی زلال را اشتباه می گیرد،
اما درد عطش یک راه بیشتر ندارد و آن دوای آب است و اگر انسان عطشان به زلال آب منتهی نشود نتیجه اش رخت بر بستن از دنیاست ... ،
انتظار شبیه انسان تشنه است که اگر منتظِر به زلال امام منتهی شود سیراب شود و الا نتیجه اش مرگ است و این است معنی روایت " مَن ماتَ و لَم یعرَف إمامَ زَمانِهِ کان مِیتةَ الجاهلیة "
و چه دردناک است عمری پی اغیار دویدن؟!!!
و چه سخت است با درد عطش و رسیدن به سراب به جای آب؟!!!
و چه قدر سوزناک است گذر ثانیه ثانیه ی عمر بدون رسیدن به زلال و کوثر امام؟!!!
و ... .
الهی ! آمدم ردم مکن
آتشینم کرده ای ، سردم نکن
آی خدای گمشدگان در بیابان زندگی! در پی رسیدن به دلدار منتظرانیم ، به دادمان برس و سیرابمان کن با جرعه ای از کوثر انتظار؛
در آستانه ی محرم غمبار هستیم و باز شاهد رسیدن فصل عذا و باز هم فریادمان یالثارات الحسین است و منتظر منتقم خون حسینیم،
السلام علیک یا أبا عبـــــد الله و علی الارواح التی حلت بفنائک
امروز آخرین جلسه ی درس خارج فخر الفقهاء و المجتهدین العظام استاد اساطین الشیعه حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی دامت ظله العالی قبل از ماه محرم بود که در بیانات الهی شان نکاتی در مورد محرم و تعظیم شعائر حسینی فرمودند که تصمیم گرفتم منور کنم این پست از وبلاگ را به کلام دُر بار ایشان.
آیتالله العظمی وحید خراسانی فرمودند : دین، توحید و قرآن فقط به خون سیدالشهدا (ع) زنده است. او پرده از چهره قرآن برداشت و ایمان و دین خدا را او زنده کرد و اگر عاشورایش نبود، آنچه انبیا و مرسلین آوردند، به باد فنا میرفت.
آیتالله العظمی وحید خراسانی، امروز با توجه به نزدیک شدن ماه محرم در مسجد اعظم قم اظهار داشت: دراین ایام، سه مهم پیش رو داریم: اول، نسبت به خودمان، دوم نسبت به مردم و سوم، نسبت به صاحب این ایام.
وی افزود: هرسه بحثش مفصل است، اما اجمال مطلب این است که فرصتی برای شما پیش آمده و این فرصت برقآسا میگذرد و حسرت کبرایش برای فرد فرد ما میماند. در حالیکه هریک از شما میتوانید امر هدایت نفوس را متصدی بشوید.
این مرجع تقلید با بیان اینکه گفتن این کلمه سهل است، اما به کنه مطلب رسیدن در کمال صعوبت است، اضافه کرد: تخصیص آیه نفر، اهمیت نفر را نشان میدهد: فلولا نفر. این نفر برای چیست؟ لیتفقهوا فیالدین. شرح این آیه در این مجال میسر نیست. متعلّق هیأت، یک ماده است و آن ماده، مضاف است. فهم هریک از این دو بسیار دشوار است. آیتالله وحید خراسانی ادامه داد: متعلق، امر تفقه است. خود تفقه یک هیأت دارد و یک ماده. هم هیأت را باید فهمید و هم ماده را.
اما هیأت چیست؟ بین هیئات مختلف، هیأت، هیأت تفعل است. مادهای که تحت این هیأت رفته، فقه است. فقه امر ذات تعلق است. فقه در قرآن فهم است. این فهم متعلَّق به چیست؟ این دین چیست؟
بقیه در ادامه مطلب
همان دینی است که ان الدین عندالله الاسلام. این همان دین است که ابراهیم خلیل با آن عظمت، وقت بنای بیت، آرزویش این بود: «رَبَّنا وَاجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ.» آن وقت، کار شما تفقه در این دین است.
وی ادامه داد: منتها این کار به این سادگی میسر نمیشود. افسوس که عمر گذشت، آن وقتی که توانستیم نفهمیدیم وآن وقت که فهمیدیم نتوانستیم. خوشا به حال آنها که در وقت توانستن بفهمند.
آیتالله وحید خراسانی تصریح کرد: اگر این برنامه را از امروز عملی کنید، خودتان انقلاب نفس را درک خواهید کرد. خوب حدیث را بفهمید: «اشراف امتی حمله القرآن و اصحاب اللیل» اولاً امت او چه امتی است؟ «وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النَّاسِ.» این ارزش امت اوست. شهدا بر عموم بشر امت اویند. حال باید دید اشراف این امت کیاناند؟ آن هم اشرافی که حضرت خاتم (ص) سکه شرف به سینه آنها نصب کند. «اشراف امتی حملةالقرآن و اصحاباللیل.»
وی ادامه داد: این بیان عصاره میشود در دوکلمه؛ شرف آن هم شرفی که اشرف عالم او را شرف بداند در این دو کلمه جمع است. «اشراف امتی حمله القرآن و اصحاب اللیل» از امروز شروع کنید بدون استثنا، هیچ شب و روزی بر شما نگذرد، مگر با این عمل. اما روز، حملةالقران؛ «فاقروا ماتیسر من القرآن.» آن اندازه که میسر است قرآن بخوانید، ولی راه باید طوری رفت که سریع به مقصد رسید. تمام دقائق کمال در روایات متشتت است. باید اینها را جمع کرد. این جا این جمله را فرموده و جای دیگر باز فرموده چطور حامل قرآن شو. قرآن بخوانید، اما آن قرآن را هدیه کنید به صاحب عصر ولی زمان (عج). عمل را از خود منقطع و به او متصل کنید. چه میکند این فرموده؟ بحث فنی عظیمی دارد. خود انقطاع عمل از نفس و ربط عمل به مبدأ فیض وجود. حکم اکسیری پیدا میکند که فلز را منقلب میکند.
این مرجع شیعی اضافه کرد: اما کلمه دوم، به اصحاب اللیل مربوط است. به هر وضعی که هست، آخر شب بیدار شوید و روی این مطالب فکر کنید. بالاترین مقام چه مقامی است؟ مقامی که خدا برای شخص اول عالم معین کرده است. دیگر از نظر عقل و نقل غیر از این غیرمعقول است. چنین مقامی را خدا به همچو کسی وعده داد، اما به یک خصوصیت فرمود: «وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً» از این جا باید فهمید چطور عمر ما گذشت و راه را طی نکردیم. به این شرف نرسیدیم. اشراف امتی حملةالقرآن و اصحاب اللیل.
آیتالله وحید خراسانی افزود: اگر این طور شدیم، نفس ما به مبدأ نور وصل میشود. از آن جا مدد میشود. آن وقت است که بشر خواهد فهمید اثر تربیت این دین چیست؟ این کاری است که باید با خودمان کنیم. اما کاری که با مردم است که این فرصتها از دست نرود، سعی کنید در این دهه که بهار حیات دلهاست به هر قیمتی که هست این دو کار را انجام دهید؛ چرا که بالاتر از این دو پیش خدا هیچ عملی نیست: یک گمراه از خدا را به خدا برگردانید. عبد آبق از این مولا را برگردانید به عبودیت او و یک کسی که امام زمانش را گم کرده با ولی عصر (عج) آشنایش کنید.
این مرجع تقلید با بیان اینکه مجالستان را منحصراً در این دو کلمه صرف کنید، گفت: ارزش این دو مقوله به حدی است که نباید وقت را ببازید و از دست بدهید. اول، آن قرآن و شبزندهداری را عملی کنید. بعد متصدی هدایت مردم شوید. آن وقت، اثرش این است اگر یک گنهکار را از گناه توبه دهید و بیگانه از امام زمان (عج) را با او آشنا کنید. اجرش، ثواب صد سال است که همه روزها را روزه بگیرید و شبها تا به صبح عبادت کنید. «اغتنموا الفرص.» فرصتها را از دست ندهید.
آیتالله وحید خراسانی درباره مطلب سوم گفت: باید وظیفهمان را نسبت به صاحب این ایام بدانیم و بفهمیم که چه خونی ریخته شده است؟ هیچ دانستیم که چه کسی کشته شد؟ شیخ طوسی، شیخ صدوق و ابن قولویه این روایت را نقل کردهاند. مختصری از این روایت بس است. این نص حدیث صحیحی است که مثل شیخ انصاری در موارد احتیاط در نفوس طبق سند این حدیث فتوا میدهد. در این حدیث مسأله این است: «اشهد انّ دمک سکن فیالخلد» شهادت میدهم خون تو در خلد مسکن کرده است. کیست که بفهمد حسین بن علی کیست؟ خلد کجاست؟ در آن ملأ اعلی که مرکز قدیسین عالم است، خون او زینت آن عالم است. کسی که جسمش آنجاست، روحش کجاست؟ کیست که بفهمد چه کسی کشته شد؟ چطور کشته شد؟ برای چه کشته شد؟
وی ادامه داد: ما در آن حد نیستیم که خود او را بشناسیم. باید نگاه کنیم ببینیم آن آخرین مرحلهای که شعاع وجود او تابیده به کجا رسیده، بعد کشف کنیم که آن آفتاب چیست وکجاست؟ وقتی شعاعش به زائر قبرش میخورد، اثرش معلوم میشود. فرمود: پیاده اگر بروی به هر قدمی یک حسنه برایت مینویسند و یک سیئه محو میکنند. سواره بروی به هرجا که سُم اسبت برسد به هر قدمی یک حسنه ثبت و یک سیئه محو میشود. یعنی از آنجا تصفیهات میکنند تا لیاقت پیدا کنی. فرمود، وقتی رسیدی به در حرم، خدا تورا از مفلحین قرار میدهد. خود من هنوز متحیرم چه خبر است. وقتی رسیدی به در حرمش میشوی از مفلحین. یعنی چه از مفلحین؟ به قرآن رجوع کنید و ببینید به فلاح رسیدن چه شرایطی دارد؟ بعد بفهمید این دستگاه چه دستگاهی است.
این مرجع شیعی با اشاره به آیات شریف قرآن گفت: در سوره مومنون میخوانیم: «قد افلح المومنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون.» تا برسد به اینجا که «والذین هم عن اللغو معرضون.» وقتی به این جا رسید، میشود «المفلحون.» این مقام به قدری عظیم است که «ذلک الکتاب لاریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة و مما رزقناهم ینفقون والذین یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک و بالاخرة هم یوقنون اولئک علی هدی من ربهم و اولئک هم المفلحون.»
آیتالله وحید خراسانی اضافه کرد: این چه اکسیری است که این طور منقلب میکند؟ آهنی را به طلای احمر مبدل میکند که در راه قبر او قدم زده است. مهم این است که فرمود وقتی فرغت من مناسکک، وقتی از مناسکت فارغ شدی، آنجا حج بیت است، با این افتراق که آن حج، حج بیت است و اینجا حج خود خداست. حج قصد است و مقصد در آنجا عبارت است از کعبه، اما مقصد در این زیارت، خود خداست، چون به نص صحیح: «من زار الحسین بکربلا کان کمن زارالله فی عرشه.»
پس از حج خدا که فارغ شدی، آنکه محیرالعقول است، این است که فرمود: وقتی فرغت من مناسکک، خدا مینویسد تو را از فائزین. دیگر از مقام مفلحین از در قبر او به بالا سر او متقلب میشود به فائزین. متن کلام خدا را باید دید تا حدیث را فهمید. «الذین آمنوا وهاجروا و جاهدوا فی سبیلالله باموالهم و انفسهم اعظم درجه عندالله والئک هم الفائزون.» مقام فائزون این مقام است: «یبشرهم ربهم برحمة منه و رضوان و جنات لهم فیها نعیم مقیم خالدین فیها ابدا ان الله عنده اجر عظیم.»
این مرجع جهان اسلام خاطرنشان کرد: این مرحله که مرحله کمال سعادت بشری است، در گرو بالای قبر سر حسین بن علی (ع) است. کسی که این طور زیارت قبرش او را منقلب میکند، آیا روز قیامت وقتی مادرش با آن پهلوی شکسته با آن بازوی ورم کرده، آن پیراهنی که به همچو خونی آغشته بر سر بیندازد، چه خواهد شد و چه خواهد کرد؟ این است که مملکت باید یکپارچه «یا حسین» بشود. باید سراسر این مملکت شیون و صیحه در عزای یک همچو کسی باشد.
عالمی منقلب است و مردم خیال میکنند این عزاداریها در حد افراط است. عقل کجا، شعور کجا! هرچه هست، تفریط است. واقعه، واقعهای است که نص صحیح این است: «جمیعالخلائق بکت السموات السبع.» هفت آسمان بر او گریه کرد. «بکتالسموات السبع والارضون السبع و ما فیهن و ما بینهن و ما یری و ما لایری.» مردم باید بیدار شوند. ابن حجر هیثمی کتابی در رد شیعه نوشته و در این کتاب تصریح کرده که تمام رجال عامه ـ آنها که اهل حدیث و نظرند ـ ضبط کردند که وقتی سر او بالای نیزه رفت، در تمام زمین هرجا سنگ از کره برداشتند، خون جوشید. وظیفه مردم در ایام عاشورا چیست؟ ای شیعه علی بن ابی طالب! به این لاطائلات گوش نده. اگر دستتان از دامن او کوتاه شد، خسرالدنیا و الاخرهاید.
آیتالله وحید خراسانی در پایان گفت: این دین، این توحید و این قرآن فقط زنده به خون اوست. اوست که با این قدم و با این عمل، کاری کرد که تا روز قیامت این دین آسیب نبیند. او پرده از چهره قرآن برداشت و ایمان و دین خدا را او زنده کرد. چرا یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر مثل پروانه دور قبرش میگردند؛ چون اگر عاشورای او نبود، آنچه انبیا و مرسلین آورده بودند به باد فنا رفته بود.
نظر |
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام بر عشق
شکوه ظهور تو هنوز پرچم توفیق بر نیفراشته است و خورشید جمالت هنوز دیبای زرین خود را بر زمستان جان ما نگسترده است، اما مهتاب انتظار در شبهای غیبت سوسوزنان چراغ دلهای ماست.
نام تو حلاوت هر صبح جمعه است و حدیث تو ندبه آدینه ها. دیگر از خشم روزگار به مادر نمی گریزم و در نامهربانیهای دوران، پدر را فریاد نمی کشم; دیگر رنج خار مرا به رنگ گل نمی کشاند; دیگر باغ خیالم آبستن غنچههای آرزو نیستند; دیگر هر کسی را محرم گریستن های کودکانه ام نمی کنم.
حکایت حضور، برای من یادآور صبحی است که از خواب سیاهی برخاستم و بهانه پدر گرفتم. من همیشه سرمای غم را میان گرمی دست های پدرم گم می کردم. کاشکی کلمات من بی صدا بودند; کاشکی نوشتن نمی دانستم و فقط با تو حرف می زدم; کاشکی تیغ غیرت، عروس نام تو را از میان لشکر نامحرمان الفاظ باز می گرفت و در سراپرده دل می نشاند; کاشکی دلدادگان تو مرا هم با خود می بردند; کاشکی من جز هجر و وصال، غم و شادی نداشتم!
انتظار را هم از نظر فرهنگی معنا کرده اند، هم از نظر نظامی. استاد ارجمندم حضرت آیت الله جوادی آملی فرمودند: از نظر نظامی انتظار آن است که انسان خود را آماده دفاع از ولی خدا گرداند حتّی اگر شده با یک تیر! امّا از نظر فرهنگی، هم باید به احیای خود بپردازد و هم به احیای دیگران. خود را از گناهان پاک گرداند و از معاصی الهی دور نگه دارد و نیز کمک کند تا دیگران نیز با اهل بیت آشنا شوند و معارف الهی را دریابند. |
می گویند: چشم هایی هست که تو را می ببنند; دلهایی هست که تو را می پرستند; پاهایی هست که با یاد تو دست افشاناند; دست هایی هست که بر مهر تو پای می فشارند.
می گویند: تو از همه پدرها مهربانتری، می گویند هر اشکی از چشم یتیمی جدا می .
شود بر دامان مهر تو می ریزد
می گویند...می گویند تو نیز گریانی!
میدانم که تو نیز با گریه عقد
برادری بستهای و حرمت آن را نیکو
پاس میداری.
ای باغ آرزوهای من! مرا ببخش که آداب نجوا نمیدانم.
مرا ببخش که در پرده خیالم، رشته کلمات، سررشته خود را از کف دادهاند و نه از این رشته سر می تابند و نه سررشته را مییابند.
عمری است که اشک هایم را در کوره حسرت ها انباشتهام و انتظار جمعهای را میکشم که جویبار ظهورت از پشت کوههای غیبت سرازیر شود، تا آن کوزه و آن حسرت ها را به آن دریا بریزم و سبکبار تن خستهام را در زلال آن بشویم.
بهترین انتظار آن است که انسان قلب خود را در اختیار کسی قرار بدهد که او به اذن خدا آن را زیر و رو کند؛ انسان اگر متحول شد و منقلب شد، عالم را در کام خود شیوا و شیرین می بیند. چیزی برای او تلخ نیست. هیچ حادثه ای آن توان را ندارد که قلب متحول شده را قبض کند |
ای همه آروزهایم!
من اگر مشتی گناه و شقاوتم، دلم را چه میکنی؟
با چشمهایم که یک دریا گریسته است چه میکنی؟
با سینهام که شرحه شرحه فراق است چه خواهی کرد؟
به ندبههای من که در هر صبح غیبت، از آسمان دلتنگیهایم فرود آمدهاند، چگونه خواهی ساخت؟
میدانم که تو زبان ندبه را بیشتر از هر زبان دیگری دوست می داری. میدانم که تو جمعهها را خوب میشناسی و هر عصر آدینه خود در گوشهای اشک میریزی.
ای همه دردهایم! از تو درمان نمی خواهم که درد تنها سرمایه من در این آشفته بازار دنیاست.
تنها اجابتی که انتظار آن را می کشم جماعت نالههاست; تنها آرزویی که منت پذیر آنم، خاموشی هر صدایی جز اذان «یا مهدی» است.
گر بر کَنم دل از تو و بردارم از تو مِهر
آن مِهر بر که افکنم آن دل کجا برم؟
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا
بسم الله ارحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه وانصر ...
... و هوَ شهر الذی فرضتَ صیامَهُ علیَّ و هوَ شهرالرمضان الذیِ أنزلتَ فیهِ القرآن
چو خوش است صوت قرآن زِ تو دلربا شنیدن
آقـای خوبـم !
چندی است مشغله ام زیاد است و کمتر فرصت قلم زنی در این کلبه ی انتظار " ابر باران " پیدا می کنم؛ اما امروز بالاخره اومدم ؛ حرف برا گفتن زیاد دارد دلنوشته های نانوشتم زیادن اما میگذرم . و فقط و فقط از تو میخانم و می گویم و مویه میکنم :
صبحِ بی تو، رنگِ بعد از ظهر یک آدینه دارد
بی تو حتّی مهربانی حالتی از کینه دارد
بی تو میگویند: تعطیل است کار عشقبازی
عشق امّا کی خبر از شنبه و آدینه دارد؟
یوسف گمگشته عالم !
چشم عالمیان در فراقت کور شده ، قلب عالم شکسته ، و گوش عالمیان به دنبال نجوای عاشقانه ایست که در بیست و سوم رمضان مژده و بشارت ظهورتان را بدهد... .
عزیز دل زهرا !
ما بسان برادران یوسفیم که بی شرمانه با شما رفتار کردیم و تو را به قعر چاه غیبت افکندیم ... اما آمده ایم ، آمده ایم تا ما را دریابی!
متاع ناچیز و قلیلمان سری است که از شرمساری به زمین افکنده ایم و چشمانی است که در فراقتان بسان ابر باران در بهاران گریسته است... .
ظهور خورشید عالم تاب، مهدی موعود(علیه السلام)، مقارن با ندای آسمانی جبرئیل امین و در شب جمعه، 23 ماه مبارک رمضان است. بحارالانوار، ج52، ص230. با شنیدن این ندا، همه، سراسیمه از خانه های خود بیرون آیند و به خواب رفتگان بیدار گردند. امام باقر(علیه السلام) فرموده است:
فریادگری از آسمان به اسم قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله) ندایی می دهد که همه کسانی که در مشرق و مغرب عالم هستند می شنوند. هیچ به خواب رفته ای نیست، مگر اینکه بیدار گردد و هیچ ایستاده ای نیست، مگر اینکه بنشیند و هیچ نشسته ای نیست، مگر اینکه از ترس بایستد. خدا رحمت کند کسی که آن ندای آسمانی را پاسخ مثبت دهد. این ندای اول صدای جبرئیل روح الأمین است. حلیةالأبرار، ج5، ص310؛ اختصاص، ص256؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج4، ص43 |
یا بقّیةالله !
خستهایم و افسرده ، نالانیم و پژمرده،
گریه امانمان را بریده است . غم دوری، دیوانهمان کرده است .
اما نمیدانیم چه شیرینی و حلاوتی در این درد و دوری است که میگوییم:
کجاست آن که از غم هجران تو ناشکیبایی کند .
تا من نیز در بی قراری، یاریش دهم
کجاست آن چشم گریانی که از دوری تو اشک بریزد؟
تا من او را در گریه یاری دهم
مولای من! دیدگانمان از فراق تو بی فروغ گشتهاند .
و میدانیم پیراهن یوسف، یادگار ابراهیم، نزد توست .
و ای کاش نسیمی از کوی تو ،
بوی آن پیراهن را به مشام جان ما برساند .
و ای کاش پیکی، پیراهن ترا به ارمغان بیاورد
تا نور دیدگانمان گردد .
ای کاش پیش از مردن، یک بار ترا به یک نگاه ببینیم .
درازی دوران غیبت، فروغ از چشمانمان برده است
کی میشود شب و روز ترا ببینیم و چشمانمان به دیدار تو روشن گردد؟
شکست و سرافکندگی، خوار و بی مقدارمان کرده است .
کی میشود ترا ببینیم که پرچم پیروزی را برافراشتهای؟
و ببینیم طعم تلخ شکست و سرافکندگی را به دشمن چشاندهای .
آقای ما ! دعا کن برای ما !
مولای من درآخر این ترانه ی انتظار را ترنم میکنم که :
اگـرچــه از غــم دوری شـکسته ام، سردم
و مـثل بــغـض خزان، در درون خود زردم
مــبـاد خــسـتــه بـبـیـنـم نــگـــاه خـوبــت را
مــبـــاد درد تـــو آیــد بــــه روی صد دردم
تــو نـور قـبـلـه پــروانـــه هــای جان سوزی
که من به دور وجودت همیشه می گردم
بخوان که بشکفد احساس این غزل امشب
بـبـیـن! بــــرای گــلــویــت تـــرانــه آوردم
اگرچه غم زده هــستم و می روم از دسـت
نـبـود، گـر غم عشقت بگو، چه می کردم
تـمــام گــریــه مـــن، نــذر ایـنـــکــه بازآیی
وبـشـکـفـد غــزل از قـلــب زار شب گردم
منیره هاشمی- مشهد
در پایان مقاله ای را تحت عنوان " اوضاع و شرایط آخر الزمان " تقدیم می کنم :
بنابر آنچه در مجموعه رهنمودهای پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و ائمه اطهار وارد شده است، در دوره غیبت به دلیل عدم دسترسی مردم به امام (عج) و غرق شدن در زرق و برق دنیا و همین طور دور شدن از فضائل اخلاقی و انسانی و بی توجهی به احکام و ارزش های الهی، انسان ها با انواع مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اعتقادی روبرو می شوند. از این پیشامدهای تلخ که سعادت افراد بشر را تهدید خواهد کرد با تعبیرات مختلف یاد شده است تا شاید مردم از طریق تامل در آثار زیانبار این امور، از پدید آمدن این وقایع جلوگیری به عمل آورند. در این باره امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند:
برای خواندن بقیه مقاله به " ادامه ی مطلب " مراجعه کنید
در این زمان بی توجهی به احکام و ارزش های الهی به اندازه ای رواج پیدا خواهد کرد که مردم کسی را که امر به معروف می کند آدم پست و ذلیل به حساب می آورند. در مقابل، کسی را که به انواع گناهان و آلودگی ها مرتکب می گردد ستایش خواهند کرد.1
در جای دیگر تصریح دارند که در این دوره مردم فقیر خوار و زبون و انسان های مؤمن ضعیف و حقیر و اندیشمندان و افراد با فضیلت پست و بی مقدار شناخته می شوند. در مقابل، شخص فاسق محترم به حساب آمده و ستمگر و ظالم مورد تعظیم و احترام قرار می گیرد. حق ضعیف در بینشان پایمال شده و انسان های قوی از نظر مال و امکانات زمام امور را به دست می گیرند.2
امام صادق علیه السلام هم در این باره چنین می فرمایند: در این زمان انسان های فاسق توانمند و پسندیده محسوب شده... راه های خیر خالی از رهرو شده و راه های ناشایست پر از رهرو می گردد. مردم این زمان ثروتمندان را از انسان های با ایمان گرامی تر می دانند... انواع گناهان نظیر رباخواری و قمار و... رواج می یابد و کسی از آن ها جلوگیری به عمل نمی آورد. افراد پست و لاابالی انسان های با فضیلت و بزرگوار را تحقیر می کنند. هرج و مرج عمومیت پیدا کرده اغلب مردم به جای حق 3 تابع قدرت می شوند... ترک احکام الهی شیوع یافته حکم های باطل و برخلاف حکم خدا رواج پیدا می کند... لازم به تذکر است که این بی توجهی به احکام و ارزش های دینی فقط در مورد تعالیم اسلام نخواهد بود بلکه در نتیجه هواپرستی مردم از آموزه های همه ادیان رویگردان خواهند شد. امام صادق علیه السلام در این باره تصریح دارند که: در آن زمان می بینی که پیروان همه ادیان تحقیر می شوند و حتی هر کس که یک فرد دیندار را دوست داشته باشد. مردم ارتباط با او را تحریم می کنند و از خود می رانند. 4
اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند
توضیحاتی که در کتاب های سایر ادیان نیز در این باره ذکر شده است جالب به نظر می رسد. به عنوان مثال در آیاتی از انجیل آمده است:
اما این را بدان که در ایام آخر، زمان های سخت پدید خواهد آمد، زیرا که مردمان خودپرست خواهند بود و طماع و لاف زن و متکبر و بدگو و نامطیع والدین و ناسپاس و ناپاک و بی الفت و کینه توز و غیبت گر و ناپرهیز و بی مروت و متنفر از نیکی و خیانت کار و تند مزاج و مغرور که عشرت و عیاشی را بیش تر از خدا دوست می دارند. گاهی به ظاهر صورت دینداران را دارند ولی در واقع منکر آنند. 5
بدیهی است زمانی که جامعه ای این ویژگی های اخلاقی و فرهنگی را پیدا کرد، با انواع مشکلات و گرفتارهای فردی و اجتماعی روبرو خواهد شد. از جمله این گرفتاری ها جنگ های خانمان سوز و پیدایش سلطه های استکباری و رواج ظلم و ستم در سرتاسر جهان، و شیوع انواع امراض و آلودگی های بهداشتی و وقوع زلزله و سیل های ویران گر و قحطی ها و...
لازم به ذکر است که علی رغم این پیشامدها، که ناشی از عملکردهای غلط افراد جوامع است، این گونه نیست که به طور کلی زمین از افراد باتقوا و شایسته خالی شود، بلکه عده ای انسان های بسیار بزرگواری هم خواهند بود که در آن شرایط بسیار سخت از طریق رعایت احکام الهی به مراتب والای اخلاق و تقوا دست خواهند یافت و حتی حکومت و یا حکومت هایی را در آخرالزمان ایجاد خواهند کرد که خود زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی (عج) خواهند بود. افراد شایسته ای در سایه چنین حکومت هایی تربیت می شوند که یاران حضرت از میان آن ها برگزیده خواهند شد. امام صادق علیه السلام از چنین افرادی با این عبارات یاد می کنند: اهل زمان غیبت او که قائل به امامت او (مهدی عج) و منتظر ظهور او باشند، برتر از مردمان هر زمان دیگر می باشند. ... غیبت امام در پیش آنان چون حضور شده است. خداوند اهل آن زمان را همانند مجاهدانی قرار داده که در محضر رسول اکرم صلی الله علیه وآله شمشیر بزنند. آنان مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی و دعوت کنندگان به دین خدا در آشکار و نهان می باشند.6
گروه دین و اندیشه تبیان
1. بحارالانوار، ج 52، ص 256
2. الزام الناصب، ص 195
3. بحارالانوار، ج 52، ص 193
4. بشارة الاسلام، ص 132
5. رساله دوم پولس رسول به تیموتاوس، باب سوم، بندهای 1- 5
6. بحارالانوار، ج 52، ص 122
پدیدآورنده: سید صادق سید نژاد، برگرفته از مقاله با مهدی در گذر تاریخ
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی !
مَاذا وَجَدَ مَن فَقَدَک وَ مَا الّذِی فَقَدَ مَن وَجَدَک
معبود من چه یافته آنکه تو را نیافته و چه به دست نیاورده آنکه تو را یافته است؟
باز هم غروب سرخ و دلگیر آدینه به تاریکی شب منتهی شد و لحظه قبض و سنگینی روح بر قلب
باز هم فارغ از تمام افکار زمینی با دلی آکنده از عشق به افق سرخ و خونین چشم دوخته و دلتنگ دیدار تو ، چشمهایم دیگر از اشک پر شده و افق را تار میبینم و درخشش آسمان در قطرات اشکم محو میشود، دلم طاقت نمیآورد میخواهم فریادی از عمق جان برآورم و به همه بگویم دیگر تاب این همه انتظار ندارم ناگهان طنین دل نواز الله اکبر گوش را نوازش داد و دوباره اذان فراق را سر دادم و با ندای قد قامت اذان ، قامت بی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف بستم ...
شنبه دوباره شنبه دوباره .....
ای آخرین توسل سبز دعای ما
آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟
شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین
بی تو چه زود می گذرد هفته های ما
در این فراق تا که ببینی چه می کشیم
بگذار چشمهای خودت را به جای ما
موعود خانواده کی از راه می رسی
کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟
کی می شود بیایی واز پشت ابرها
خورشید های تازه بیاری برای ما
آقا اگر نیایی و بالی نیاوری
از دست میرود سفر کربلای ما
آی خدای عاشقا !
این روزا بد جوره دلگیرم ، دلم هوای تو کرده ، هوای میکده ات...
معبود من ! دلم برا خوندن عرفه ی حسینت تو صحرای معرفت عرفه می تپه
دلم برا طواف کعبه عشق بازی تنگ شده ،
دلم برا زمزمه " یا صاحب الزمان ادرکنی " گفتن توی طواف تنگ شده
گردیـدن دور حرمـــــــم گشتـه بهـانه
شاید که شوم با تو دمی شانه به شانه
امسال در حج همه منتظر هستند. از حاجی اندونزیائی که مهدی را "ولی اله" می خواند تا زائر هندی که او را "قائد اعظم" می داند، از عرب عراقی که "ناجی امت" را صدا می زند، تا مسلمانان سیه چرده آفریقائی که او را "حامی مظلوم" می شمارد همه منتظر او هستند.
در حج همه منتظرند انتظار، شعار حج شده است. همه جا حرف از اوست. از نسب او می پرسند که به "احمد" می رسد، از نام او می گویند که "محمد" است. کلام او را قرآن و صوت او را جمیل توصیف می کنند. مردمان حرفها از "ذوالفقار" او دارند و نامردمان با شنیدن نام او ابرو در هم می کشند.
همه می گویند او می آید. در یکی از جمعه های نور، در کنار همین کعبه ظاهر می شود و با صدای بلند بانگ بر می دارد که منم مهدی، امام آخرین.
می گویند او با عصای موسی می آید و دم مسیحائی، بیرق احمدی را بلند می کند و با ذوالفقار علی به محو کژی ها و پلشتی ها می نشیند.
شاید او همان "یوسف گمگشته "حافظ است یا "یار غایب از نظر" سعدی، شاید هم "تجسم هجران" مولوی می باشد، راستی آیا او همان نیست که خمینی را به خال لب خود گرفتار کرد؟
امسال همه از او می گویند. فرقی ندارد، شیعه، حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی، حتی بهره های هند، اباضی های عمان و زیدی های یمن، همه و همه در جستجوی اویند.
امسال همه حضور او را باور دارند و دعا وسیله ای برای تعجیل در ظهور شده است. سحرها می توان دانه دانه های اشک حاجیان را در فراق او دید. در مقابل ناودان طلا فریاد "اللهم عجل لولیک الفرج" بلند است و در چهار گوشه کعبه ندای یا مهدی را می توان شنید.
آری او می آید او که خود مشتاق ظهور است و دلتنگ امت، می آید و شوکت مستکبران را فرو می ریزد، می آید و عزت مستضعفان را احیا می کند.
امسال همه منتظرند، امسال سمفونی انتظار از فریاد لبیک های حاجیان ساخته شده است. "حج امسال حج انتظار است."
هر چند که مطلبم باز هم طولانی شد اما چه کنیم کار دله دیگه !!! در آخر میخام یه شعر رو که خیلی با دلم بازی کرد رو بهتون هدیه کنم ؛
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
از دوری تو غمین و نالان هستیم
وز کرد? خود کمی پشیمان هستیم
اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!
ما لشگری از سلاح روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم
هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم
این هفته فقط نیا عروسی داریم
از جور زمانه ما شکایت داریم
انداز? کوه و صخره حاجت داریم
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
آقا به نبودنت که عادت داریم...
ما قیمت روز ارز را می دانیم
معیار بهای بورس در تهرانیم
فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است
هر روز دعای عهد را می خوانیم
صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
ار آنچه که ما دوست نداریم نگو!
فرخنده سالروز میلاد با برکت
حضرت ختمی المرتبت ، آخرین فرستاده نور
حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم
برتمامی مسلمین جهان مبارک باد
عترت آمد از آیینه ام
کیست در غار حرای سینه ام
رگ رگم پیغام احمد می دهد
سینه ام بوی محمد می دهد
***
صادق که اساس دین ازاو شد معمور
بودند ملایک پی امرش مامور
***
ای ششم پیشوای اهل ولا
خلق را رهبری به دین هدی
پای تا سر خدا نمایی تو
هم ز سر تا بپای صدق و صفا
دلم به یاد تو امشب لبالب از شور است
تو کیستی که حریمت چو کعبه مشهور است؟
میلاد نبی اکرم(ص) و امام جعفر صادق (ع)برهمگان مبارک...
هوالله
آغاز هفته وحدت بر امت اسلامی مبارک
** شـد جلـوه گر از افـق به فرمان اله **
** از مکـّه و از مـدینه خـورشـید و ماه **
** خورشید،محمّد(ص)،مه،امام صادق(ع)**
** لــا حــــول و لــا قــــوة الــا بـــا للّــه **
فرخنده سالروز میلاد با برکت
حضرت ختمی المرتبت ، آخرین فرستاده نور ، حضرت محمد امین المصطفی (ص)
برتمامی مسلمین جهان مبارک باد
و همچنین سالروز میلاد رییس مذهب تشییع
ششمین اختر تابناک ولایت و امامت ، حضرت امام جعفر صادق علیه السلام
بر شیعیان و مریدان والای آن امام همام تهنیت و مبارک باد.
هفته وحدت نمایشگر قدرت بی بدیل مسلمانان عرصه گیتی در زندگی مسالمت آمیز کنار یکدیگر با وجود اختلاف عقیده است.
این هفته پر برکت و نورانی تبریک و تهنیت باد.
میلاد ریس مذهب جعفری حضرت امام جعفر صادق و (علیه السلام) و رسول گرامی اسلا حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) تبریک و شادباش باد.
امشب سخن از جان جهان باید گفت
توصیف رسول انس و جان باید گفت
در روز ولادت دو قطب عالم امکان
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
دعای وحدت
اَللهُ اَکبَر اَللهُ اَکبَر اَللهُ اَکبَر
لا اِلهَ اِِلاَّ اِللهُ اِلهاً واحِداً و نَحنُ لَهُ مُسلِمونَ
لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ و لا نَعبُدُ اِلاَّ ایّاهُ مُخلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لوکَرِهَ المُشرکونَ
لا اِلهَ الاَّ اللهُ رَبُّنا و رَبُّ ابائِنَا الاَوَّلینَ
لا اِلهَ الاَّ اللهُ وَحدَهُ وَحدَهُ وَحدَهُ اَنجَزَ وَعدَهُ و نَصَرَ عَبدَهُ
وَ اَعَزَّ جُندَهُ وَهَزَمَ الاَحزابَ وَحدَهُ
فَلَهُ اَلمُلکُ و لَهُ الحَمدُ
یُحیی و یُمیتُ و یُمیتُ و یُحیی وَ هُوَ حَیٌّ لا یَموُتُ
بِیَدِهِ الخَیرُ و هُوَ عَلی کُلِ شَیءٍ قَدیرٌ
*****
بزرگ است الله بزرگ است الله بزرگ است الله
معبودی جز الله نیست ، معبودی یگانه ، و ما فقط در برابر او تسلیمیم
معبودی جز الله نیست ، و نپرستیم جز او را ، در حالی که دینمان را برای او
خالص می کنیم
اگرچه بت پرستان از این پرستشمان بدشان بیاید
معبودی جز الله نیست ، پروردگار ما و پروردگار پدران پیشین ما
معبودی جز الله نیست ، یگانه ، یکتا ، بی همتا است که وفا نمود فوراً بوعدهء
خویش و یاری کرد بنده اش را
و نیرومند ساخت سپاهش را و شکست داد همهء گروه های دشمن را بتنهایی
پس برای اوست فرمانروایی و اوراست ستایش
زنده کند و بمیراند و بمیراند و زنده کند و اوست زنده ای که نمیرد
و خیر بدست اوست و اوست که بر هر کاری تواناست
باذن الله
سالروز آغاز ولایت و امامت وزعامت آخرین سحاب رحمت و یگانه ذریه ذخیره دودمان آل طاها،
حضرت مهـدی مـوعـود (عج) بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــور تبریک و تهنیت باد
گل نــرگس، گل سـرخ حیــدری
به خدا تو از همه دل می بری
من که از دیدن تو سیر نمیشم
اگه یـک نگام کنی پیر نمیشم
مهدیا
جانها، شورانگیز از یاد دلربای توست. شقایق های شادی بشر، در شبستان شیدایی تو می کاود
و شایسته ترین بندگان خدا، شب ها و روزها، شرط تداوم حیات خویش را در آویختن به شاخه طوبای
محبت تو می دانند.
شاید برای آمدنت دیر کردهای
وقتی نگاه آینه را پیر کردهای
دیری است آسمان مرا شب گرفته است
خورشید من برای چه تأخیر کردهای؟
این بارش بهاری من هم خلاصه شد
در آن دو قطره اشک که تبخیر کردهای
قلب مرا شکستی و یادم نبود که
با تکههاش عاطفه تکثیر کردهای
با آتشی که داغ غم تو به دل زده
من را در عشق منشأ تأثیر کردهای
وقتی که این همه ز غمت شکوه میکنم
شاید برای آمدنت دیر کردهای
“محمد بختیاری”
یارا!
دلها به یاد تو می تپد و روشنی نگاه منتظران به افق خورشید ظهور توست ... ای برترین افق برای
پرواز پرندگان آرزو، ای تجلی آبی ترین آسمان امید، ای منتهای برترین خیال هستی، ای آرمان همه
چشم انتظاران، دنیا نیازمند ظهور توست، و قلب انسانها به شوق زیارت روی دلربای تو می تپد.
ای قلب عالم امکان، بیا و گـَرد گامهایت را توتیای چشمانمان قرار ده. بیا که نوای دل انگیز توحیدت را با
گوش جان شنواییم.
مولا جان بیا! ...