بسم الله الرحمن الرحیم
الهی !
مَاذا وَجَدَ مَن فَقَدَک وَ مَا الّذِی فَقَدَ مَن وَجَدَک
معبود من چه یافته آنکه تو را نیافته و چه به دست نیاورده آنکه تو را یافته است؟
باز هم غروب سرخ و دلگیر آدینه به تاریکی شب منتهی شد و لحظه قبض و سنگینی روح بر قلب
باز هم فارغ از تمام افکار زمینی با دلی آکنده از عشق به افق سرخ و خونین چشم دوخته و دلتنگ دیدار تو ، چشمهایم دیگر از اشک پر شده و افق را تار میبینم و درخشش آسمان در قطرات اشکم محو میشود، دلم طاقت نمیآورد میخواهم فریادی از عمق جان برآورم و به همه بگویم دیگر تاب این همه انتظار ندارم ناگهان طنین دل نواز الله اکبر گوش را نوازش داد و دوباره اذان فراق را سر دادم و با ندای قد قامت اذان ، قامت بی قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف بستم ...
شنبه دوباره شنبه دوباره .....
ای آخرین توسل سبز دعای ما
آیا نمی رسد به حضورت صدای ما؟
شنبه دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین
بی تو چه زود می گذرد هفته های ما
در این فراق تا که ببینی چه می کشیم
بگذار چشمهای خودت را به جای ما
موعود خانواده کی از راه می رسی
کی مستجاب می شود "آقا بیای ما" ؟
کی می شود بیایی واز پشت ابرها
خورشید های تازه بیاری برای ما
آقا اگر نیایی و بالی نیاوری
از دست میرود سفر کربلای ما
آی خدای عاشقا !
این روزا بد جوره دلگیرم ، دلم هوای تو کرده ، هوای میکده ات...
معبود من ! دلم برا خوندن عرفه ی حسینت تو صحرای معرفت عرفه می تپه
دلم برا طواف کعبه عشق بازی تنگ شده ،
دلم برا زمزمه " یا صاحب الزمان ادرکنی " گفتن توی طواف تنگ شده
گردیـدن دور حرمـــــــم گشتـه بهـانه
شاید که شوم با تو دمی شانه به شانه
امسال در حج همه منتظر هستند. از حاجی اندونزیائی که مهدی را "ولی اله" می خواند تا زائر هندی که او را "قائد اعظم" می داند، از عرب عراقی که "ناجی امت" را صدا می زند، تا مسلمانان سیه چرده آفریقائی که او را "حامی مظلوم" می شمارد همه منتظر او هستند.
در حج همه منتظرند انتظار، شعار حج شده است. همه جا حرف از اوست. از نسب او می پرسند که به "احمد" می رسد، از نام او می گویند که "محمد" است. کلام او را قرآن و صوت او را جمیل توصیف می کنند. مردمان حرفها از "ذوالفقار" او دارند و نامردمان با شنیدن نام او ابرو در هم می کشند.
همه می گویند او می آید. در یکی از جمعه های نور، در کنار همین کعبه ظاهر می شود و با صدای بلند بانگ بر می دارد که منم مهدی، امام آخرین.
می گویند او با عصای موسی می آید و دم مسیحائی، بیرق احمدی را بلند می کند و با ذوالفقار علی به محو کژی ها و پلشتی ها می نشیند.
شاید او همان "یوسف گمگشته "حافظ است یا "یار غایب از نظر" سعدی، شاید هم "تجسم هجران" مولوی می باشد، راستی آیا او همان نیست که خمینی را به خال لب خود گرفتار کرد؟
امسال همه از او می گویند. فرقی ندارد، شیعه، حنفی، مالکی، شافعی، حنبلی، حتی بهره های هند، اباضی های عمان و زیدی های یمن، همه و همه در جستجوی اویند.
امسال همه حضور او را باور دارند و دعا وسیله ای برای تعجیل در ظهور شده است. سحرها می توان دانه دانه های اشک حاجیان را در فراق او دید. در مقابل ناودان طلا فریاد "اللهم عجل لولیک الفرج" بلند است و در چهار گوشه کعبه ندای یا مهدی را می توان شنید.
آری او می آید او که خود مشتاق ظهور است و دلتنگ امت، می آید و شوکت مستکبران را فرو می ریزد، می آید و عزت مستضعفان را احیا می کند.
امسال همه منتظرند، امسال سمفونی انتظار از فریاد لبیک های حاجیان ساخته شده است. "حج امسال حج انتظار است."
هر چند که مطلبم باز هم طولانی شد اما چه کنیم کار دله دیگه !!! در آخر میخام یه شعر رو که خیلی با دلم بازی کرد رو بهتون هدیه کنم ؛
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
از دوری تو غمین و نالان هستیم
وز کرد? خود کمی پشیمان هستیم
اصلیت ما را تو اگر می پرسی
از کوفه ولی مقیم تهران هستیم!
ما لشگری از سلاح روسی داریم
در دوز و کلک رگ ونوسی داریم
هر جمعه که شد بیا که ما منتظریم
این هفته فقط نیا عروسی داریم
از جور زمانه ما شکایت داریم
انداز? کوه و صخره حاجت داریم
ما مشکلمان گرانی و بیکاریست
آقا به نبودنت که عادت داریم...
ما قیمت روز ارز را می دانیم
معیار بهای بورس در تهرانیم
فعلا دو سه روزیست هوا پس شده است
هر روز دعای عهد را می خوانیم
صد موعظه کن ولی ز تسلیم نگو
از خمس و زکات و ضرب و تقسیم نگو
آقا تو بیا ولی فقط با یک شرط...
ار آنچه که ما دوست نداریم نگو!
نظر |