خدایا....
وقتی شب ها در خلوتم به آسمان نگاه می کنم با خود می گویم ...
آیا می شود روزی خدا از لا به لای این همه ستاره آرام صدایم کند و دست نوازشی بر
روی گونه هایم بکشد....
هر وقت چنین فکر می کنم قطره اشکی روی گونه هایم بازی می کند....
خوب هم می دانم که این همان دست نوازشت هست که روی گونه ام می کشی
خدایم و معبودم
هنوز هم مرا دوست دارد....
خدا جونم میگن لیله الرغائب ،شب آرزوهاست...
خداجونم کلیییییییییییی آرزو دارم که خودت همشو میدونی ولی اول از همه
اللهم عجل لولیک الفرج....
دوستای عزیزم سلام...
به قوله یکی از دوستام:
اگر یادتان بود و باران گرفت....دعایی به حاله بیابان کنید