معرفت امام
مشکل عمده جامعه ما ، بسط سطحی مهدویت گرایی است . باید اذعان داشت که مهدویت و انتظار ، نه از حیث عقیدتی ، نه از حیث اندیشه و تفکر ، و نه از حیث سلوک و رفتار ، عمق چندانی در بین مردم و خصوصا جوانان ما ندارد .
مهم ترین ریشه این مشکل ، برخورد سنتی مردم با مهدویت و انتظار است . متاسفانه مردم ما عادت کرده اند ، آنچه را که آسان تر است و برای تامین زندگی مادی و عادی آنان ، سودمند تر به نظر می رسد ، برگزینند و گرایش کمتری به مقوله های معرفتی و تعهد آور داشته باشند. مثلا نیمه شعبان را بهانه ای برای طاق نصرت بستن و تزیین معابر و برگزاری جشن ها قرار می دهند و مداحی ها را بر سخنرانی ها و دریافت پیام های مهدویت و انتظار ترجیح می دهند.
(البته باید توجه داشت که بستن طاق نصرت و چراغانی ها هر چه بیشتر و بهتر باید انجام شود ، اما باید رفتار ما به گونه ای باشدکه علاوه بر استفاده از نور ظاهری آنها، از نور معرفت صاحب آنها بهره مند گردیم.)
اکثر مردم ، زیارت جمکران و نماز صاحب زمان را تنها ابزاری برای درخواست حوائج از آن بزرگوار می شمارند.
و به جای آنکه امام را برای امام بخواهند ، امام را برای خود می خواهند، و از این که شناختی نسبت به مقام و مرام آن عزیز سفر کرده ندارند، کمبودی حس نمی کنند ، گویا هیچ وظیفه ای در ایام غیبت امام زمان بر عهده افراد گذاشته نشده است.
گر معرفت دهندت بفروش کیمیا را
گر کیمیا دهندت ، بی معرفت گدایی