تحرکات داییان "سفیانی" در آخرالزمان
در پست "نمایی کلی از اولین نشانه سال ظهور: خروج سفیانی" خواندیم که وی از نوادگان ابوسفیان است و روایاتی در این خصوص به نظرتان رسید؛ در مطلب حاضر به شناخت قبیله "بنی کلب" که سفیانی را در مقابل امام زمان (عج) یاری خواهند کرد میپردازیم. قبیله بنی کلب طایفه هند جگرخوار، همسر ابوسفیان، می باشد.
در باب حوادث آخرالزمان، در بین احادیث به احادیثی برمی خوریم که در آن ها صحبت از قبیله ای به نام « بنی کلب » شده و وقایع مهمی به این قبیله نسبت داده شده است. قبیله ی « بنی کلب » که در روایات از اعضای آن به عنوان « داییان سفیانی »، « بنی کلب » و « کلب » و ... سخن به میان آمده است، نقش مهمی در وقایع آخرالزمان و زمان نزدیک به ظهور بازی می کنند.
مطابق فرمایش روایات، « بنی کلب » گروهی از اشرار آخرالزمان هستند که سفیانی (یکی از دشمنان بزرگ حضرت مهدی (عج)) را در نبرد با حضرت قائم (عج) یاری می نمایند.(1) روایات بسیاری هستند که خبر از بیعت و همکاری تعداد زیادی از افراد قبیله ی « بنی کلب » با سفیانی ملعون می دهند. در زیر به چند نمونه از این روایات و احادیث اشاره می گردد:
« عن النبی صلى الله علیه وآله قال: یخرج السفیانی فی ستین و ثلاثمائة راکب ، حتى یأتی دمشق فلا یأتی علیهم شهر رمضان حتى یبایعه من کَلَب ثلاثون ألفاً. »(2)
« پیامبراکرم(ص) فرمودند: سفیانى با 360 سوار شورش مىکند تا اینکه به دمشق مىرسد و در ماه رمضان هم 30000 نفر از قبیله بنىکَلب با او بیعت مىکنند. »(3)
« عن أمیرالمؤمنین (ع) قال: و لذلک آیات وعلامات ... و خروج السفیانی برایة حمراء، أمیرها رجل من بنی کلب. »(4)
« از امیرمؤمنان (علیه السلام ) ضمن روایتى طولانى نقل شده است: و آن را نشانه ها و علامتهایى است و خروج سفیانى با درفش سرخ همراه است و فرمانده آن مردى از قبیله بنى کلب است .»(5)
« عن الاصبغ بن نباته قال: سمعت أمیر المؤمنین (علیه السلام) یقول: ... و خروج السفیانی برایة حمراء، أمیرها رجل من بنی کَلب، و إثنی عشر ألف عنان من خیل السفیانی تتوجه إلى مکة و المدینة، أمیرها رجل من بنی أمیة یقال له خزیمة، أطمس العین الشمال، على عینه ظفرة غلیظة یتمثل بالرجال، لا ترد له رایة حتى ینزل بالمدینة فی دار یقال لها: دار أبی الحسن الأموی، و یبعث خیلاً فی طلب رجل من آل محمد قد اجتمع الیه ناس من الشیعة، ثم یعود إلى مکة فی جیش أمیره من غطفان، إذا توسط القاع الأبیض خسف به فلا ینجو إلا رجلان یحول الله وجهیهما إلى قفاهما لیکونا آیة لمن خلفهما. »(6)
« اصبغ بن نباته از حضرت على(ع) روایت مىکند که فرمودند: ... و شورش سفیانى، پرچمى قرمز رنگ، فرماندهاش مردى از قبیله ی کلب است و 12000 نفر از سپاهیانش رو به مکه و مدینه مىکنند که فرمانده آنها مردى از بنىامیه است که به او خزیمه مىگویند که چشم چپش نابیناست و سفیدى ضخیمى روى مردمک چشمش را پوشانده است. خود را شبیه مردان مىکند، پرچم خویش را برنمىگرداند تا اینکه در مدینه در خانه شخصى به نام ابوالحسن اموى منزل کند. و گردانى را به دنبال مردى از خاندان پیامبر (ص) که شیعیان به دور او جمع شدهاند مىفرستد؛ سپاهیان به فرماندهى مردى غطفانى رو به مکه مىکنند. در میانه ی راه به بیابان سفیدى که مىرسند، در کام زمین فرو مىروند و جز دو نفر که بناست نشانه [و عبرتى] براى دیگران باشند، کسى باقى نمىماند که آنها را هم خداوند صورتشان به پشت برگردانده است. »(7)
همانگونه که ملاحظه فرمودید، تعداد زیادی از روایات مربوط به آخرالزمان، به « بنی کلب » اشاره کرده اند و نقش مخرب آنان را در آخرالزمان بیان نموده اند.
اما به راستی « بنی کلب » چه کسانی هستند؟
« بنی کلب » قبیله ای بودند که در عصر معاویه نصرانی بوده و بعدها ظاهراً به یکی از فرق اسلامی گرویدند. معاویه با زنی از این قبیله وصلت کرد که حاصل این ازدواج، تولد یزید « علیه اللعنة » بود. این طایفه، قرن ها بعد از ازدواج معاویه با مادر یزید، به فرقه ی « دروزی » گرویدند.(8) گرچه این فرقه ادعا می کند که یکی از فرق اسلامی است، اما عقایدی کاملاً انحرافی دارد. افراد این فرقه، پیرو شخصی به نام « درزی » هستند و عنوان طریقت خود را موحدون نامیده اند که اساس عقیده شان بر حلول و تناسخ روح است. (مسئله ای که از نظر اسلام کاملاً مطرود است.)(9)
این طایفه مدت زمانی پیرو خلفای فاطمی مصر بودند تا اینکه در ایام خلیفه ی ششم فاطمی به دعوت « نشتگین دروزی » به باطنیه ملحق شدند. « دروزیه » در اعتقاد خود به « الحاکم بامر الله » (که به عقیده ی دیگران کشته شده است)، متوقف گشته و می گویند که وی غیبت کرده و به آسمان بالا رفته و دوباره به میان مردم باز خواهد گشت.(10)
عمده ی طوایف دروزی که اکثراً منتسب به قبیله ی « بنی کلب » هستند، در منطقه ی رمله (بیابان شرقی فلسطین)، بیابان غربی اردن، جنوب غربی سوریه و بخش هایی از لبنان سکنی گزیده اند.(11) البته تعداد زیادی از دروزی ها نیز به کشورهای اروپایی، آمریکا و استرالیا مهاجرت کرده اند. به طور کلی تخمین زده می شود که حدود 1 میلیون « دروزی » در سراسر جهان زندگی می کنند؛(12) اما هسته ی اصلی این طایفه در مناطق مرزی مابین 4 کشور اردن، سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی می باشد. حدود تقریبی مناطقی که دروزی ها در آن ساکنند، در تصویر زیر به نمایش در آمده است:
لازم به ذکر است که تعداد دروزی های کشورهای سوریه و لبنان بیش از بقیه ی مناطق است.
با توجه به مطالبی که ذکر شد، به طور خلاصه می توان گفت که افرادی که امروزه با نام « دروزی ها » شناخته می شوند، همان کسانی هستند که در روایات از آن ها با عنوان « بنی کلب » یاد شده است.
بنابراین روایاتی که درباره ی تحرکات « بنی کلب » یا « داییان سفیانی » در آخرالزمان بیان شده اند، مربوط به احوال قوم « دروز » می باشند. چرا که این طایفه، همان طایفه ی « بنی کلب » هستند. نکته ی دیگر این که علت انتساب عبارت « داییان سفیانی » به « بنی کلب »، این است که معاویه با زنی از این طایفه ازدواج کرده بود. از آن جا که مطابقت روایات، سفیانی ملعون از نسل یزید بن معاویه می باشد، به صورت تلویحی « بنی کلب » یا « دروزی های کنونی »، داییان سفیانی هستند؛ چرا که جده ی سفیانی از قبیله ی « بنی کلب » می باشد.(13)
همانگونه که ذکر کردیم، در روایات خباثت های فراوانی به قبیله ی « بنی کلب » در آخرالزمان نسبت داده شده است. عجیب اینکه دروزی های امروزی نیز حرکت های شیطنت آمیز و خباثت آلودی در عرصه ی تحولات منطقه انجام می دهند. گرچه تعدادی از آنان اهل شر نیستند و با بقیه ی مسلمانان در صلح و صفا زندگی می کنند، اما تعداد زیادی از آنان دشمنی آشکاری با بقیه ی مسلمانان و به خصوص شیعیان دارند. جالب این که روایات نیز به همراهی تعداد کثیری از آنان با سفیانی اشاره می نمایند، ولی هرگز از اینکه تمامی اعضای طوایف « بنی کلب »، سفیانی را همراهی می کنند، سخنی به میان نمی آورند. این مسئله، خود تأیید دیگری بر انطباق « دروز » بر طوایف « بنی کلب » است؛ چرا که امروزه نیز اکثر دروزی ها با مسلمانان و شیعیان، دشمنی آشکاری دارند. ولی تعداد اندکی از آنان نیز با بقیه ی مسلمانان و شیعیان زندگی مسالمت آمیزی را سپری می کنند؛ همانگونه که در روایت زیر نیز، ملاحظه می گردد، اکثر افراد طایفه ی « بنی کلب » (نه همه ی آن ها) سفیانی را همراهی می نمایند:
پیامبر اکرم (ص) در این رابطه فرمودند:
« سفیانی با 360 سوار شورش می کند تا این که به دمشق می رسد و در ماه رمضان هم ????? نفر از قبیله ی « بنی کلب » با او بیعت می کنند. »(14)
بنابراین همانگونه که ذکر شد، به جز تعداد اندکی از دروزی ها، بقیه ی آن ها در شرارت های آخرالزمان، نقش کلیدی دارند.
عجیب اینکه در حال حاضر نیز که دوره ی آخرالزمان می باشد (بنابر نظر بسیاری از صاحبنظران و با توجه به وقوع بسیاری از پیشگویی های روایات معصومین (ع))، ردپای دروزی ها در بسیاری از فتنه های منطقه ی خاورمیانه ملاحظه می گردد. گرچه در حال حاضر سفیانی خروج نکرده است، و بالطبع بزرگترین فتنه ی « بنی کلب » (دروزی ها) به وقوع نپیوسته است، اما به نظر می رسد تحرکات سیاسی و نظامی دروزی ها در حال حاضر، به سمتی پیش می رود که در صورت خروج سفیانی و آغاز حرکت ضد شیعی توسط او، همراهی و بیعت دروزی ها با او دور از انتظار نیست. نکته ی عجیب تر اینکه محل زندگی دروزی ها، بسیار نزدیک به محل خروج سفیانی (وادی یابس یا شام) است که این مسئله نیز انطباق « بنی کلب » بر دروزی ها و احتمال بروز فتنه از سوی آن ها را دوچندان می نماید.
حال با توجه به مطالبی که ذکر شد، به بررسی تحرکات سیاسی – نظامی دروزی ها « بنی کلب » در حال حاضر می پردازیم:
دروزی ها در سوریه:
در حال حاضر دروزی ها در سوریه جمعیتی معادل 800000 نفر دارند و نقش مهمی در معادلات سیاسی و نظامی کشور سوریه بازی می کنند. به نحوی که در زمان کنونی تعداد زیادی از افسرهای دروزی در ارتش بعثی سوریه، خدمت می کنند. بیشتر ساکنان « دروزی » سوریه در منطقه ی « جبل الدروز » و در بخش جنوب غربی سوریه زندگی می کنند.(15)
طوایف دروزی سوریه
دروزی ها در اردن:
در کشور اردن 20000 دروزی زندگی می کنند که این افراد عمدتاً در منطقه ی « حوران » و در بخش شمال غربی اردن « هم مرز با سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی » ساکنند.(16) در حال حاضر این طایفه در اردن از وزنه ی مهم سیاسی و نظامی برخوردار نیستند؛ اما به احتمال زیاد در وقایع و فتنه های آخرالزمان نقش مهمی بازی خواهند کرد؛ چرا که « وادی یابس : دره ی خشک » ذکر شده در روایات، همان وادی « حوران » است(17) و در اصل کلمه ی « حوران » نیز به معنی سرزمین خشک می باشد.(18) (در رابطه با این سرزمین و انطباق دقیق آن بر روایات مربوط به « وادی یابس »، در آینده ای نزدیک و در مقالات مربوط به سفیانی سخن خواهیم گفت.
دروزی ها در لبنان:
دروزی های لبنان، نقش بسیار مهمی در موازنه ی سیاسی و نظامی داخلی این کشور دارند و متاسفانه ردپای آنان در بسیاری از جنایات و فتنه های این کشور، دیده می شود. دو طایفه ی عمده در لبنان رهبری دروزی ها را بر عهده دارند که عبارتند از:
1 - طایفه ی جنبلاط
2 - طایفه ی ارسلان
جمعیت دروزی های لبنان، بالغ بر 300000 نفر است و عمده ی این طوایف در منطقه ی « شوف » واقع در « جبل لبنان » زندگی می کنند. (19) این منطقه در مجاورت مرز سوریه واقع شده است.
در حال حاضر، رهبری اصلی دروزی ها بر عهده ی « ولید جنبلاط » می باشد. وی که اصالتاً از نژاد کرد می باشد، رهبری اعراب دروزی لبنان را بر عهده گرفته است(20) و از دشمنان سزسخت شیعیان لبنان، جنبش های شیعی امل و حزب الله و شخص سید حسن نصرالله می باشد. وی از نظر شخصیتی دچار تزلزل جدی و بیمارگونه می باشد و حتی اخیراً (سال 2007 میلادی)، سخنان توهین آمیزی را علیه رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران و نیز شخص سید حسن نصرالله بیان کرده است. (21) درباره ی تزلزل شخصیت وی همین بس که مشهور است که او فقط برای اینکه تصویر نبیه بری (رییس جنبش شیعی امل)، چند ثانیه بیشتر از وی بر روی صفحه ی تلویزیونی لبنان قرار گرفت، جنگی به راه انداخت که در طی آن، ده ها نفر زخمی و کشته شدند. نیروهای اسلحه به دست تحت امر وی که به فالانژها شهرت دارند، جنایات جنگی بیشماری را در طول جنگ های داخلی لبنان، علیه شیعیان و مسیحیان مارونی انجام دادند. نکته ی دیگر اینکه وی یکی از متهمان اصلی پرونده های اقتصادی در لبنان است که در طی آن با سوء استفاده از کمک های مالی خارجی به لبنان، میلیاردها دلار به جیب زده است. همسر او پیشتر از این، یکی از نمایشگرهای ملکه ی زیبایی در لبنان به شمار می رفت و اکنون همسر جنبلاط، مسئولیت مراسم فاسد جشنواره ی فاسد رقص و موسیقی را در منطقه ی دروزی نشین بیروت در « بیت الدین » بر عهده دارد.(22) جنبلاط در طی سال های اخیر، یکی از متحدان و حامیان حزب حاکم فاسد لبنان و جریان 14 مارس بوده و جهت گیری های او همواره علیه شیعیان لبنان بارز و جدی بوده است؛ به نحوی که در جریان جنگ 33 روزه ی لبنان و اسراییل، و اعتصابات ملی سراسری بعد از جنگ که علیه حزب حاکم لبنان انجام شده بود، جنبلاط و دروزی های تحت امر او، برخلاف اراده ی ملی اکثر لبنانی ها اعم از شیعه و سنی و مسیحی مارونی به مخالفت با حزب الله و حمایت از حزب حاکم پرداختند.(23) ولید جنبلاط که رییس حزب سوسیالیست ترقیخواه لبنان می باشد، رابطه ی نزدیکی با « فواد سینیوره » نخست وزیر منفور کنونی لبنان، دارد. وی همچنین رابطه ی دوستانه ای با دولت اردن و اسراییل برقرار کرده است.
ولید جنبلاط ، رهبر فتنه گر دروزی های لبنان و رئیس حزب سوسیالیست ترقیخواه این کشور
در اسفند ماه سال 1386 هجری شمسی (ماه مارس 2008 میلادی)، ولید جنبلاط نماینده ی خود « رامی الریس » را به صورت شبه مخفیانه از طریق اردن (یکی از کشورهای عربی همپیمان با اسراییل)، برای مذاکره با مقامات رژیم صهیونیستی راهی اسراییل کرد. عجیب تر اینکه « الریس » مورد استقبال گرم « ایهود اولمرت » نخست وزیر اسراییل قرار گرفت؛ به نحوی که اولمرت ضیافت شامی را به افتخار او در رستوران « الی اولی » شهر « تل آویو » برگزار نمود.(24)
رامی الریس: نماینده ای که از سوی جنبلاط به اسرائیل فرستاده شد
این حرکت جنبلاط و دروزی های لبنان، چند نکته را اثبات می نماید:
1 - با توجه به آشفتگی اوضاع داخلی لبنان و لزوم حفظ وحدت در این کشور، حرکت فتنه انگیزانه ی جنبلاط و دروزی های طرفدار او، و اعزام نماینده ای از سوی آنان به اسراییل، نشان دهنده ی تلاش آنان برای فتنه انگیزی بیشتر در جهت خدمت به اسراییل و خیانت به لبنان است.
2- با توجه به بسته بودن مرزهای لبنان و اسراییل، فرستادن نماینده ی جنبلاط از طریق مرز اردن به اسراییل، نشان دهنده ی ارتباط حسنه ی جنبلاط و دروزی های لبنان با دولت سفاک و خائن اردن می باشد.
3 - استقبال اولمرت از نماینده ی جنبلاط، آن هم در زمانی که اکثر گروه های لبنانی، اعم از شیعه و سنی و مسیحی، حمایت خود را از حزب الله و خصومت خود را با اسراییل اعلام نموده اند، نشان می دهد که جنبلاط و دروزی های لبنان، از معدود گروه هایی هستند که روابط بسیار نزدیکی با رژیم اشغالگر قدس دارند. این مسئله خود مهمترین سند بر شرارت جنبلاط و دروزی های تحت امر وی می باشد.
در حال حاضر جنبلاط به فتنه انگیزی سیاسی، قناعت نکرده است؛ بلکه بارها تهدید نموده است که در صورت لزوم، به درگیری نظامی با حزب الله و سایر مخالفان دولت نامشروع لبنان، دست خواهد زد؛ تا آن جا که طی یک ادعای احمقانه، جنبلاط مدعی شد که موشک های حزب الله را به چنگ خواهد آورد. (همان موشک هایی که اسراییل در طی 33 روز جنگ، نتوانست به دست بیاورد.)(25)
بدین ترتیب همانگونه که ملاحظه فرمودید، دروزی های لبنان به رهبری جنبلاط، نقش بسیار زیادی در اغتشاشات لبنان و منطقه دارند و یکی از جدی ترین موانع برقراری صلح داخلی در این کشور می باشند.
دروزی ها در اسراییل:
در حدود 120000 « دروزی » در اسراییل زندگی می کنند(26) که عمده ی این دروزی ها در منطقه ی رمله (بیابان شمال شرقی فلسطین اشغالی) ساکن هستند(27) و نقش مهمی در معادلات سیاسی و نظامی این کشور بازی می کنند.
گرچه در اکثر مناطق، دروزی ها به عنوان اعراب دروزی شناخته می شوند، اما دروزی های اسراییل، خود را از اعراب مسلمان جدا کرده و خود را یک گروه مستقل معرفی می نمایند.(28) دروزی های اسراییل، چه در صحنه های سیاسی و چه در صحنه های نظامی این کشور، نقش مهمی بازی می کنند؛ به نحوی که در عرصه ی نظامی، دروزی ها تنها اعرابی هستند که می توانند در ارتش اسراییل خدمت کنند و حتی به مقام فرماندهی ارشد نیز برسند. نکته ی عجیب اینکه حتی در جنگ های سال 1948 منطقه ی فلسطین اشغالی که به رانده شدن اعراب مسلمان فلسطینی از سرزمینشان منجر شد، دروزی ها همپیمان اسراییلی ها بودند و علیه اسراییلی ها می جنگیدند.(29) در بین سالهای 1948 تا 1956، خدمت اعراب دروزی در اسراییل اختیاری بوده است؛ اما از آن زمان به بعد، خدمت دروزی ها در اسراییل اجباری شده است.(30) مقام و منصب سربازان و ارتشیان دروزی، مشابه با سربازان و ارتشیان یهودی اسراییل است(31) که این مسئله نشان دهنده ی ارتباط بسیار قوی دروزی ها با دولت فاسد و اشغالگر اسراییل می باشد. خیانت دروزی های اسراییل به مسلمانان و به خصوص شیعیان تا حدی است که دروزی های اسراییل، افتخار خود را به شهادت رساندن 20 رزمنده ی حزب الله در طی جنگ 33 روزه ی سال 2006 می دانند و ادعا می کنند که در این جنگ، آنها هیچ کشته ای ندادند.(32) این مسئله حقد و کینه ی دروزی های اسراییل را نسبت به شیعیان لبنان نشان می دهد. نکته ی دیگر این که درسال 1996 عظام عظام یک تاجر دروزی اسراییل به جرم جاسوسی برای اسراییل در مصر دستگیر شد و به 8 سال زندان محکوم گشت(33) که این مسئله شاهد دیگری بر ارتباط دروزی های اسراییل با دولت فاسد این کشور است. به پاس این خدمات !!! دروزی ها به دولت اسراییل، این دولت بنای یادبودی را در منطقه ی « دلیات الکرمل » برای بزرگداشت 355 دروزی کشته شده در ارتش اسراییل بنا کرده است که این مسئله نشان می دهد که اسراییلی ها همواره از دروزی ها به عنوان یک متحد همیشگی خود یاد می کنند.(34)
دلیات الکرل، محلی که به منظور بزرگداشت 355 کشته شده دروزی در راه خدمت به اسرائیل و خیانت
به مسلمانان بنا شده است. سازنده این بناء دولت فاسد اسرائیل است.
همانگونه که ملاحظه فرمودید، در عصر حاضر که آخرالزمان می باشد، دروزی های ساکن در کشورهای مختلف، به مناصب مهم سیاسی و نظامی دست یافته اند و در اکثریت مواقع، از این قدرت خود، در جهت فتنه انگیزی و خصومت با مسلمانان و به خصوص شیعیان بهره جسته اند. بنابراین گرچه در حال حاضر هنوز سفیانی خروج نکرده است، اما با توجه به جهت گیری های دروزی ها (که همان قبیله ی « بنی کلب » ذکر شده در روایات هستند)، به نظر می رسد که در صورت خروج سفیانی ملعون، دروزی ها یکی از متحدان مهم سفیانی خواهند بود؛ زیرا دروزی ها (« بنی کلب » روایات) همچون سفیانی، تشنه به خون شیعیان بوده و ارتباط نزدیکی با یهود (اسراییل) دارند. چنانکه در بخش های فوق ذکر کردیم، دروزی ها به خصوص دروزی های لبنان و اسراییل، از متحدان عمده ی دولت اسراییل محسوب می شوند. عجیب این که مطابق روایات اسلامی، سفیانی نیز از سوی یهود حمایت می گردد.(35) این اتحاد مشترک سفیانی و دروزی ها (بنی کلب) با یهود، از نکات دیگری است که آن ها را به هم پیوند می دهد. همچنین ارتباط نسبی سفیانی با دروزی ها (بنی کلب) به دلیل ازدواج معاویه ی ملعون با یکی از زنان « بنی کلب » از یک سو و دشمنی مشترک دروزی ها (بنی کلب) و سفیانی با شیعیان از سوی دیگر، از جمله مسایلی است که سفیانی را با دروزی ها پیوند می دهد.
نکته ی دیگر این که مطابق برخی از روایات، فرماندهی لشکر سفیانی در بسیاری از جنگ ها بر عهده ی شخصی از « بنی کلب » یا همان دروزی های امروزی می باشد.(36) عجیب اینکه در عصر کنونی، بسیاری از دروزی ها در لبنان، سوریه، اردن، و بالاخص اسراییل، مناصب مهم نظامی دارند و بسیاری از آن ها به مقام فرماندهی ارشد رسیده اند. بنابراین هیچ بعید نیست که در صورت خروج سفیانی از منطقه ی شام (نه صرفاً سوریه)، این فرماندهان دروزی بخواهند به لشکر سفیانی پیوسته و او را در جنگ علیه شیعیان یاری نمایند.
به خصوص این امکان وجود دارد که دولت اسراییل (حکومت یهودی) که مطابق روایات یکی از همپیمانان مهم سفیانی است،(37) بخواهد تعدادی از لشکرهای ارتش خود را که از سربازان و فرماندهان دروزی تشکیل شده است، به کمک سفیانی بفرستد؛ به ویژه این که دروزی ها زبانشان عربی است و مطمئناً بیش از سربازان یهودی اسراییلی می توانند با سپاه سفیانی (که عمدتاً آن ها نیز عرب زبان هستند)، تعامل و ارتباط برقرار کنند.
بدین ترتیب با توجه به مطالبی که عنوان شد، به نظر می رسد که انطباق « بنی کلب » بر دروزی ها، همانگونه که در برخی کتب ذکر گردیده است، انطباقی صحیح می باشد. چرا که ردپای این فرقه ی فتنه گر، در اغتشاشات منطقه ی خاورمیانه دیده می شود و به نظر می رسد که آنان دقیقاً در جهتی گام برمی دارند که در صورت خروج سفیانی،یکی از همپیمانان مهم وی باشند.
بنابراین از برادران بزرگوار مسلمان استدعا داریم تا به وقایعی که در کشورهای منطقه ی خاورمیانه می گذرد، دقت نمایند و هوشیارانه به مسایل منطقه بنگرند؛ چرا که بسیاری از این وقایع، مطابق با پیشگویی های معصومین (ع) پیرامون مسایل آخرالزمان می باشد. توجه به این پیشگویی ها و انطباق توأم با احتیاط (نه انطباق قطعی) آن ها بر وقایع منطقه و جهان، می تواند در گوش به زنگ بودن و آمادگی مسلمانان برای ظهور منجی (عج) تأثیرگذار باشد. حتی در بسیاری از این موارد، این انطباق ها می تواند به جهت گیری های صحیح نظامی و سیاسی کشورمان و نیز سایر شیعیان جهان در مقابل اشرار آخرالزمان کمک نماید؛ به نحوی که برای مثال می توان با توجه به روایات و حقایق گفته شده، ارتباط با دروزی ها را محدود و محتاطانه نمود. به هر حال انسان ها از خطا و اشتباه مبری نیستند و ما نیز از این قاعده مستثنی نمی باشیم. بدین ترتیب ممکن است انطباق ها و تحلیل های ذکر شده، صحیح نباشد که این کوتاهی از جانب ما می باشد نه روایات.
اما در هر حال ما تلاش خود را نموده ایم تا از منابع و مآخذ معتبر برای انطباق ها و تحلیل های خود استفاده نموده و بدین ترتیب احتمال اشتباه را به حداقل ممکن برسانیم.
در پایان از خداوند متعال خواستاریم تا به ما بصیرت و آگاهی عطا فرماید و ما را در جهت کسب بینش صحیح و عمل به دستورات معصومین (ع) یاری نماید.
به امید ظهور منجی موعود، حضرت مهدی صاحب الزمان (عج)