نشد هرگر نشد هرگز یه لحظه پیش تو باشیم , ما که هی از خودت خوندیم , چی شد تنهای تنهایی ؟
کمر بکشته اربابه , ولی ماها نفهمیدیم , جای پاهاش همین اطراف, ولی ماها نمی دیدیم !
نفسهایش همه هق هق , جدا از خنده و شادی , به دنباله چی می باشی ؟ اگر یاری ؟ نمی یابی !!!!
دعا از بهرمان بس نیست ؟ بدی کردن دگر بس نیست ؟! به کی اخه همین جوری , بمانیم ما بلا تکلیف !
گل نرگس همه گفتند بیا اما من این گونه , بگویم بهر تو ارباب , که دنیا گشته یک کوفه
اگر آیی که خوشبختم , به دیدارت منم خسته ام , ولی ترسم بیایی تو , منم از دشمنان گردم
خدا را شاهدم حتی , که گر آیی زنی تیغم , همه فخرم همین باشد , ببوسد خنجرت قلبم
تو که خوبی نمی دانند , که تیغ تو ملامت ها است , کجا خون گدایان را بریزد یک شه والا ؟!
گل نرگس حبیب من , گل زیبا و خوش رویی , حبیب مصطفی , مهدی , گل زهرا تو می آیی